مبحثی که خدمت شما عزیزان عرض خواهیم کرد بخثی است با عنوان رابطه دختر و پسر و این موضوع امروزه بحثی بسیار جدی و مهم در حوزه‌های دانشگاه و مدرسه و است، از طرفی که به موضوع نگاه می‌کنیم بحث جدید و تازه‌ای نیست چرا؟ چون هر انسانی به عنوان یک موجود اجتماعی، خواهان برقراری ارتباط است، در اینجا منظور از رابطه تنها رابطه دختر و پسر مد نظر نیست، بلکه بطور کلی انسان دوست دارد ارتباط داشته باشد.
هر انسان سالمی از تنهایی گریزان است به همین دلیل برای فرار از تنهایی ممکن است به رابطه رو بیاورد. احتمال دارد گاهی اوقات به رابطه با جنس مخالف رو بیاورد. گاهی نیز برای پر کردن این خلأ و کمبود درونی به یک تیم ورزشی یا یک گروه اجتماعی، مدنی گرایش پیدا می‌کند. این در اصل پاسخی به نیاز درونی ماست و این اصلا مشکل نیست و ایرادی هم در آن وجود ندراد. اگر دختر و یا پسری در گوشه انزوا باشد و با هیچ کس ارتباطی نداشته باشد و حاضر به صحبت با کسی نباشد و با دسته و جمع و گروهی نباشد این برای ما عجیب است؛ چگونه این دختر و پسر و آرام و بی صداست؟! و با کسی ارتباطی ندارد. پس از این نظر وجود ارتباط با دیگران مشکل ساز نیست؛ اما مهم این است که ما بتوانیم این رابطه را مدیریت کنیم به این معنی که اگر این ارتباط را مدیریت نکنیم وارد بحثی می‌شویم که امروز از آن به عنوان اعتیاد عاطفی نام برده می‌شود. یعنی اعتیاد دیگری نیز کشف شده است به نام اعتیاد عاطفی، که خیلی اوقات آن دختر و پسری که با جنس مخالف خود در اتباط هستند اگر با آن طرف صحبت نکند و یا موبایل در دسترس او نباشد احساس کمبود شدیدی می‌کند و در بحران و کمبود به سر می‌برد به این حالت اعتیاد عاطفی می‌گویند. اعتیاد عاطفی باعث سلب خیلی از چیزها( فرصت‌ها و امتیازات) از ما می‌شود که اولین آن‌ها تمرکز است و تمرکز فکر و حواس را از ما می‌گیرد. همانطور که می‌دانیم تمرکز بحث بسیار مهم و جدی است یعنی اصلا لذت بردن هیچ کاری بدون تمرکز امکان ندارد برای مثال لذت بردن از عبادات، غذا خوردن بدون نداشتن تمرکز ممکن نیست. اصلا لذت بردن از ارتباط هم بدون تمرکز امکان عملی ندارد و امکان ندارد. انسان تصور کند در مجلسی حضور دارد و فکرش آن جا نیست همه فکر می‌کنند که او اصلا در باغ نیست و فقط جسم او در مجلس است و فکر و تمرکز او در جای دیگری است. لازم به ذکر است که یکی از عواملی که حافطه را ضعیف می‌کند و قدرت یادگیری را کاهش می‌دهد؛ نبودن تمرکز است. و فهم و قدرت یادگیری ما بستگی به قدرت تمرکز دارد که اعتیاد عاطفی این را می‌گیرد  اما قضیه به همین هم ختم نمی‌شود بلکه بعدها که ازدواج می‌کنند عین همین را متاسفانه ادامه خواهند داد. اکثر مراجعان به ما با وجود اینکه متاهل هم هستند خیانت کرده‌اند و به شدت هم پشیمان هستند نه اینکه خودشان از این کار راضی باشند و احساس لذت کنند مانند کسی که نمی‌تواند مواد مخدر را ترک کند نمی‌تواند این کار را ترک کند و این پدیده اجتماعی بسیار ناپسند جامعه‌های غربی است که رفته رفته در جامعه ماهم در حال پیشرفت است و ما هم می‌خواهیم مسیر آنها را طی کنیم! این است که وقتی اتباط بین دو جنس مخالف از هم پاشید و مدیریت نشد این بار از هم زده و خسته می‌شوند چگونه؟ بدین گونه که هیچ کدام از زن و مرد نسبت به هم تمایلی نخواهند داشت و این زمینه‌ای برای هم جنس‌بازی خواهد بود. هم جنس‌بازی علتش این است که زنان به راحتی خود را در اختیار مردها گذاشتند و این تمایل را به وسیله بی‌حجابی از بین بردند و این یعنی زمانی که مرزها را شکستند تمایل مرد نسبت به زن از بین رفت. حجاب یکی از آن عواملی است که تمایل مرد را نسبت به زن زیاد می‌کند و این در بحث روان شناسی هم اثبات شده است. 
در جوامع غیر اسلامی زن ارزش خودش را به واقعیت از دست داده است یکی از مشکلاتی که اروپا با آن دسته و پنجه نرم می‌کند رشد منفی جمعیت است و فروپاشی و انحلال خانواده از نتایج آن است چون در این جوامع از جمله آلمان روابط در قالب دختر پسر  است و دختر و پسر هم بدون ازدواج باهم ارتباط دارند و بنابراین دوست نداند بچه‌دار شوند و خانواده نیز از بین خواهد رفت و باعث رشد منفی جامعه خواهد شد و کم کم فرهنگ و آداب و روسوم و خیلی مسایل دیگر زیر سؤال خواهند رفت این است که ارتباط این و دختر و پسر و اعتیاد عاطفی صرفا به از بین رفتن تمرکر ختم نمی‌شود. خود اتباط وجود دارد و نمی‌توان جلوی آن را گرفت اما باید این ارتباط را مدیریت کرد تا کجا درست است و تا کجا نادرست است؟ چه نوع ارتباطی سالم است و چه نوع ارتباطی ناسالم است؟ 
ادامه دارد